روزيكه مردان جرات ورود به "اسك" را ندارند!
يكي از مراسم جالب توجه كه حدود 6 قرن قدمت دارد مراسم ورف چال است كه در روستاي اسك واقع در جاده هزار در منطقه ای از لاریجان که یکی از بخش های شهرستان آمل می باشد همه ساله برگزار مي شود.
به گزارش خبرنگار دريانيوز، اين مراسم در يكي از روزهاي جمعه در فاصله اول تا پانزده ارديبهشت ماه كه آخرين برف هاي زمستاني در حال ذوب شدن است انجام مي شود. تاريخ اجراي اين مراسم قبلا" از طرف بزرگان محل به اطلاع عموم رسانده مي شود.
برف چال در گویش مازندرانی وَرفِ چال خوانده می شود به لحاظ واژه شناسی به معنای "گودال برف " است که در ایام قدیم از برف چال برای ذخیره و تأمین آب در فصل گرم سال استفاده می کردند.
در اين روز كليه مردان محل جهت انجام مراسم ورف چال واقع در دامنه كوه دماوند پس از صرف صبحانه با همراه داشتن غذاي ظهر و بساط ميوه و چاي از روستا خارج مي شوند و مردي حق ورود به روستا را ندارد و امور روستا در اين روز در دست زن هاي محل است كه با اجتماع در مساجد و نقاط ديگر به اجراي برنامه هايي مانند عروس و داماد شاه وزير بازي و ... سرگرم هستند.
مردان روستا پس از رسيدن به محل ورف چال كه از دوران گذشته چاهي در آنجا براي جمع آوري برف به وسيله شخصي به نام سيد حسن ولي حفر شده و مقبره او نيز در روستاي نياك محل زيارت اهالي منطقه است اقدام به جدا كردن قطعات برف از كوه مي كنند و هر كس به توانايي خود مقداري از قطعات آخرين برف زمستاني به جا مانده در طبیعت را در چاله ای به عمق 12 متر و قطر 10 متر می ریزند.
داستان از آنجائی آغاز شد که در همان 600 سال پیش اهالی روستا برای ذخیره سازی آب به منظور کشاورزی و استفاده دام در طول تابستان ، قصد کندن چاهی داشتند که هر جا را می کندند به سنگ های صخره ای برمی خوردند تا اینکه سیدی که از آنجا می گذشت و «سید حسن ولی» نام داشت و از اهالی روستای نیاک لاریجان بود، ماجرا را جویا شد و سپس به آنها گفت : من با نوک عصایم روی زمین خطی می کشم و شما هم آنجا را بکنید ، به سنگ برخورد نمی کنید ولی شرطی می گذارم که هر ساله هنگام اجرای مراسم اهالی روستای اسک ، با قربانی کردن ذبح، به شرکت کنندگان در مراسم غذا داده و اهالی روستای نیاک میهمانان را با نان و پنیر و عسل ، صبحانه بدهند. ابتدا مردم اسک حرف سید حسن را جدی نگرفتند ولی بعد از اینکه محل مورد نظر وی را کندند به شرطش عمل کرده و از آن زمان تا به حال هر ساله این مراسم با شکوه هرچه تمامتر برگزار می گردد.
پس از خروج مردان از روستا، زنان روستای اسک به منظور اینکه همه مردان در این مراسم مشارکت داشته باشند، آن روز را شهر زنان نامیده و از حضور مردان در روستا جلوگیری کرده و در صورت دیدن مردی در روستا او را یا در طویله زندانی می کنند یا با چوب و چماق کتک زده و در جمع زنان به تمسخر وی می پردازند. تا جائی که کمتر پیش آمده در چنین روزی مردی جرات حضور در اسک را داشته باشد. در این روز زنان در روستا به جشن و پایکوبی پرداخته، نذری می دهند و درب خانه ها باز بوده و هر کسی می تواند ناهار یا صبحانه را در هر خانه ای که دلش خواست میل کند. از آن طرف نیز مردان در ورف چال بعد از اینکه گودال از برف پر شد به نماز جماعت ایستاده سپس سفره ها پهن شده و هرکس که نذری دارد طعام می دهد.
اين مراسم ريشه در مبارزه با كم آبي براي مسافران و دام ها در فصل تابستان دارد با توجه به اين كه منطقه مورد بحث در گذشته يكي از مناطق دامداري محسوب مي شد، دامدارها براي تامين آب مورد نياز دام ها در فصل تابستان كه برف هاي روي كوه آب مي شد اقدام به ذخيره برف در اين چاه مي كردند تا در موقع كم آبي، آب مورد نياز دام ها را فراهم كنند. امروزه منطقه مورد بحث اهميت گذشته خود را از نظر پرورش دام از دست داده ولي اين سنت قديمي همچنان در بين اهالي محل ادامه دارد.
پس از پرشدن چاه از برف و پوشانيدن در چاه مردان به صرف ناهار و چاي و ميوه در اطراف چاه مي پردازند و نماز به جا مي آورند . سپس همگي به روستا باز مي گردند.
اينكه تاكنون اين مراسم زيبا و جالب در مازندران با قدمتي 600 ساله ثبت ملي نشده خود جاي تعجب و سوال دارد كه متوليان فرهنگ كشور و استان مازندران بايد دراين باره توضيح دهند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر