سابقه نوروزخوانی در گيلان به سه هزار قبل میرسد
پژوهنده موسيقي فولکلور گيلان، گفت: نوروز خواني در روستاهاي گيلان داراي سابقه سه هزار ساله است.فريدون پوررضا در گفتوگو با خبرگزاری ايرنا، افزود: در قديم نوروزخواني در دستگاه چهارگاه اجرا ميشد که دستگاهي باستاني بوده و قسمت آوازي اوستا در آن دستگاهها خوانده ميشد.وي، اظهار کرد: چهارگاه، دستگاهي شاد و پر غرور است و اشعاربهار آمد بهار آمد خوش آمد علي با ذوالفقار آمد خوش آمدعلي دل دل سوار، قنبر جلودار زشهر زنگبار آمد خوش آمدنو روز نو سالي آمده گل در گلستان آمدهنيز در دستگاه مذکور اجرا ميشده است.وي، تصريح کرد: گذشت زمان، ستم به طبقه کشاورز، بروز عناصر فرصتطلب و رباخوار و مشکلات اقتصادي بازدارنده موجب شد نوروز خواني از چهارگاه به دشتي متمايل شود و از قطعه ضربي به گوشه زابل در چهارگاه تغيير کند.پوررضا، افزود: کمبودها، مشکلات کشت زماني که آذوقه کشاورز رو به اتمام بود، شروع مرحله دوم کار کشاورزي، يعني هنگامي که وجين (چيدن علفهاي هرز از مزرعه) شروع ميشد و بلند شدن روز و تابش شديد آفتاب دلايلي است که موجب ميشد زابل چهارگاه بدون اطلاع نوروز خوانان از چند و چون مرکب خواني به نغمات غم متمايل شود و از زابل به دشتي کوچ کند و دشتي با همه عرفان آوازي جلگهاي و دشت خوانياش آرامبخش شود و بر احوال خسته و دلگيرشان بردباري ببخشد و مصداق دم غنيمت شمردن را تداعي کند.نوروزخواني از آيينهاي قبل از آمدن نوروز است. با آغاز اسفند، گروه نوروزخوانان قاصد بهار بودند و ترانههايي زمزمه ميکردند که آمدن آفتاب و بهار را نويد ميداد. طنين صداي آنان بشارتدهنده رويش سبزه و شکوفايي گلها بود. آنها پيامآور دوستي، نوزايي و تشديد مهرباني بودند.تحولات بهوجود آمده، بسياري از اعمال نيک گذشته را به بوته فراموشي گذاشت و رسانههاي جمعي و فنآوري جديد جايگزين آيينهاي ديروز شده است.مضامين اشعار نوروز خوانان به دو بخش تقسيم ميشد: اشعاري که جنبه مذهبي داشتند و به همراه توصيف بهار و طبيعت در رساي مولاي متقيان و ائمه اطهار خوانده ميشدند و ترانههايي که جنبه ملي و ميهني داشتند و از رويدادهاي محلي الهام گرفته بودند؛ مانند اشعاري که در وصف شجاعت ميرزا کوچک خان جنگلي سروده شده و نوروز خوانان آن را ميخواندند.نمونههايي از اشعار نوروزخوانان بهجا مانده است که معمولاً به سه زبان گيلکي، تالشي و فارسي خوانده ميشد. در مناطق تالشنشين غرب گيلان، نوروزخوانان از محدوده خود خارج نميشدند. بداهه خواني از ويژگيهاي نوروز خواني در گيلان بود و نوروز خوانان واقعي معمولاً از افراد خوش نشين آباديها بودند که در نزد مردم از جايگاه ويژهاي برخوردار بودند.سرماي زمستان آنقدر سخت و سوزان است که هر جنبندهاي ميل به گريختن از آن به سوي بهاراني پرشکوه دارد و زيباتر اينکه آنچه را که مردم به عنوان نوروز خواني ميخواندند، در حلقهاي از تکامل مويه و شادماني قرار گرفته که راز زندگي را دو عنصر جداشدني ميداند.نوروز خوانان گيلان دو گروه بودند و علاوه بر خواندن اشعار به اجراي نمايشهاي آييني، از جمله عروس گولي، رابچري، خرس آبوني و ... نيز ميپرداختند.متأسفانه امروز اجراي اين نمايشها رنگ باخته و به ندرت در گوشه و کنار اين خطه به چشم ميخورد و امروز جاي آن دارد که توسط مسئولان فرهنگي، اين آيينها بازکاوي شده و در مقولاتي چون جذب گردشگر احياء شود.
0 نظرات:
ارسال یک نظر