به مناسبت روز جهانی مولانا


ما در كشوري زندگي مي‌كنيم كه ادبيات در صدر مقام رفيع هنري قرار گرفته است. ادبيات ايران داراي ستاره‌هاي تابناكي است كه از سال‌هاي دور تا امروز بر آسمانش مي‌درخشند. مولا‌نا، حافظ، سعدي، خيام و خيلي‌هاي ديگر ستاره‌هاي درخشاني هستند كه همين‌طور در جهان نورافشاني مي‌كنند. نوري كه بر جامعه تابيده مي‌شود و مال امروز و الا‌ن است. اين نوري است كه هميشه انسان‌ها را به والا‌يي دعوت مي‌كند.در آثار مولا‌نا، به مردم، نهاد انسان و معني زندگي‌اش در جهان يادآوري مي‌شود و به همين دليل تمام مرزهاي جغرافيايي را شكسته و خواهد شكست. افكارش مثل شمس پرنده‌اي به تمام دنيا بال خواهد گشود.
چنانچه در آمريكا كه نماد مادي‌گرايي است، مولا‌نا بال‌هاي خود را به اين گستردگي پهن مي‌كند و در تمام دنيا خواهان دارد. گستردگي افكار و نگاه مولا‌نا به هستي، جهان و انسان آن‌قدر والا‌ است كه از زمان عبور مي‌كند و تا امروز در همه جا گسترانيده شده است. در دنياي گذشته به دليل ارتباطات محدود، فقط افراد فرهيخته امكان شناختن مولا‌نا را از طريق ترجمه اشعارش داشتند اما امروز عصر ارتباطات است و ما به دليل برخورداري از امكانات فراگيري مانند اينترنت اين توانمندي را پيدا كرده‌ايم كه به هر گوشه جهان وصل شويم و امروز مولا‌نا نيز به تمام دنيا بال گشوده است. او به دليل اهميت فكر، منش و وجودش است كه زمان را برنمي‌تابد و زمان را در اختيار گرفته است تا به دلخواه به هر جايي برود.
من به اين دليل مولا‌نا را مي‌خوانم، شمس را مي‌خوانم كه در زمان خواندن دچار غليان و التهاب شده و مثل كسي مي‌شوم كه جذب نيرويي غيرقابل اجتناب شده باشد.
من بر پايه اين حالت معنوي بود كه فكر كردم شمس پرنده را به صورت نمايش اجرا كنم تا اين نيروي عظيم در دسترس عموم قرار گيرد. اين برخورد و عمومي شدن مولا‌نا بهتر از آن است كه مولا‌نا را در خلوت و كتابخانه‌هايمان بخوانيم، چون اين برخورد با مولا‌نا محدودتر است اما مولا‌نا در سطح وسيعي قابليت انتشار دارد و براي همه مردم جهان قابل درك و ارتباط است. ‌
نمايش شمس پرنده چه در ايران و چه در خارج از كشور با جواب مثبت روبه‌رو شد و بيش از 50 هزار نفر تماشاگر به ديدن اين نمايش آمدند كه رقمي كم‌نظير براي تئاتر ما است. حتي در سال گذشته كه به مناسبت سال مولا‌نا آن را طي چند اجراي محدود در تالا‌ر وحدت اجرا كردم، عده زيادي مشتاقانه به ديدنش آمدند. همچنان هم اگر فرصتي باشد مردم به ديدنش خواهند آمد. من هميشه خرسند بوده‌ام از اينكه در تئاتر به معرفي و بازشناساندن افتخارات ملي‌ام كوشيده‌ام. ايران وارث سرمايه بزرگ فرهنگي است و به نظرم اجرا و ارائه اين ميراث بزرگ بر تمام هنرمندان واجب است، دست‌كم من چنين امري را بر خود واجب مي‌دانم و به همين دليل 25 سال است كه با چنين هدفي تئاتر كار مي‌كنم. من گاهي دلم از بي‌توجهي به اين بزرگان در سرزمينم مي‌گيرد. اين بزرگان جهان‌شمول هستند. ايران سرزمين مولا‌نا، سرزمين فردوسي، سرزمين حافظ و ديگران است. ما به عنوان مادر و گهواره‌اين بزرگان وظيفه داريم كه در شناساندن اين بزرگان كوشش كنيم. افتخار ما به خاطر عقايد و تمدن‌مان است كه طي قرون متمادي به ما افتخار بخشيده است. اگر ما به سراغ آنان نرويم، ديگران خواهند رفت. چنانچه امروز در دنيا چندين گروه هستند كه در پي ساخت فيلمي درباره مولا‌نا برآمده‌اند. ‌ چند سال است كه به دنبال ساخت فيلمي درباره مولا‌نا هستم اما چون سرمايه لا‌زم را ندارم به دنبال يك سرمايه‌گذار فرهنگي مي‌گردم. من بر خود وظيفه مي‌دانم كه از طريق ساخت يك فيلم، در سطح گسترده‌تري مولا‌نا را به جهانيان بشناسانم. من يكي از آحاد اين مملكت هستم و به اندازه خود با افتخار بر حفظ و نگهداري اين داشته‌هاي بزرگ فرهنگي دل مي‌سوزانم اما مسوولا‌ن فرهنگي بيشتر مي‌توانند در اين زمينه فعال شوند چون دستشان بازتر است. در عين حال خيلي دوست دارم كه شمس پرنده از طريق تلويزيون و به صورت تله‌تئاتر پخش شود چون مخاطبان بيشتري از اين طريق با مولا‌نا بهتر آشنا مي‌شوند. چون هنوز هم مخاطبان عام و خاص هر جا كه مرا مي‌بينند، از شمس پرنده صحبت مي‌كنند و اين در حالي است كه چند سال از پايان اجرايش مي‌گذرد. ‌ كلا‌م آخر اينكه مولا‌نا اوج تفكر بشر است، يك نوع هديه آسماني كه به ما داده شده است و بايد قدرش را بدانيم
* اعتماد ملی

تماس با ما

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

بلاگر فارسی

طراحی شده توسط Qwilm!. ترجمه شده به زبان فارسی مجتبی ستوده