روزهاي اخير، کان کاکلين (کافلين) نويسنده قديمي و سرشناس گروه رسانهاي ديلي تلگراف، بار ديگر، ادعاي قديمي و جنجالي خود درباره ارتباط و همدستي حکومت اي
روزهاي اخير، کان کاکلين (کافلين) نويسنده قديمي و سرشناس گروه رسانهاي ديلي تلگراف، بار ديگر، ادعاي قديمي و جنجالي خود درباره ارتباط و همدستي حکومت ايران با شبکه تروريستي القاعده را مطرح کرده است.
دكتر مجيد تفرشي در اين باره براي «تابناك» مي نويسد: يک روز پس از مسأله ضرورت حل همزمان مشکل هستهاي و امنيتي ايران و القاعده براي حل معضل خاورميانه به عنوان راهکاري فراروي اوباما مطرح ميشود، از نامه تشکرآميز ايمن الظواهري، فرد دوم در رهبري القاعده به مسئولان ايراني سخن به ميان ميآيد که طي آن، الظواهري از ايران براي کمک به فعاليتهاي تروريستي ضد آمريکايي در منطقه و به ويژه در يمن تقدير و تشکر کرده است.
دو سال پيش در چنين روزهايي با انتشار مقالهاي به زبانهاي فارسي و انگليسي ـ که در تعداد بسياري از سايتها و مؤسسات بينالمللي ضد جنگ بازتاب داشت ـ از پوشالي و دروغ بودن بيشتر نوشتههاي اين روزنامهنگار کهنهکار انگليسي خبر داده و با تحليل حدود پنجاه مورد از نوشتههاي وي، ثابت کردم که اکثر قريب به اتفاق نوشتههاي کاکلين، منبع قابل رديابي ندارد و نميتوان درستي و نادرستي آن را دريافت.
تقريبا منابع افشاگريهاي کاکلين عليه ايران از اين دست هستند: مقامات لبناني، يک سرباز اسرائيلي، يک ديپلمات ارشد اروپايي، يک مقام نزديک به مذاکره کنندگان آژانس، يک مقام ارشد آمريکايي، يک فرمانده ارشد اسرائيلي، يک مقام ارشد امنيتي غربي و منابع مجهولي از اين دست که مطلقا قابل رديابي و ارزشگذاري از نظر درستي و نادرستي نيستند.
در اين پژوهش رسانهاي، نشان دادم که تنها يکي از مقالات کاکلين از نظر منبع قابل رديابي و داراي مأخذ مشخص بود و آن مطلبي بود به نقل از سازمان «مجاهدين خلق ايران» که در آمريکا و اروپا رسما به عنوان يک گروه تروريستي غيرقانوني و فعاليتش ممنوع اعلام شده است.
البته بايد گفت تأثير مقاله من درباره شيوه کار اين روزنامهنگار بريتانيايي تا اندازهاي بود که در بيوگرافي کاکلين در سايت ويکيپديا نيز بخشي به آن اختصاص يافت؛ هر چند اين بخش بلافاصله توسط وي و دوستانش از ويکيپديا پاکسازي شد.
وي با اشاره به روابط نزديك كاكلين به منابع امنيتي بريتانيا مي افزايد: وي همان روزنامهنگاري است که در آستانه جنگ آمريکا و عراق در مارس 2003، با طرح ادعاهايي چون امکان دسترسي سريع ماشين جنگي رژيم صدام حسين به جنگافزارهاي کشتار جمعي در 45 دقيقه (که مورد سوءاستفاده توني بلر، نخست وزير وقت بريتانيا براي توجيه حمله به عراق قرار گرفت و سرانجام منجر به مرگ مشکوک دکتر ديويد کلي شد) به تسريع جنگ کمک کرد.
کاکلین با انتشار حدود 200 مقاله با موضوع ایران در نشریات راست گرا و جنگ طلب بریتانیایی و آمریکایی چون دیلی تلگراف، ساندی تلگراف، نیویورک سان، واشنگتن تایمز، اسپکتیتور و نشنال ریویو، بی گمان یکی از پرکارترین روزنامه نگاران ضد ایرانی در اروپا و آمریکا طی سال های اخیر محسوب می شود. کارنامه کاکلین 53 ساله در زمینه انتشار کتاب نیز از نظر کمی پربار است. از او تاکنون حدود 10 عنوان کتاب رسیده که از آن میان چهار عنوان به زندگی و زمانه صدام حسین اختصاص دارد. کاکلین ضمنا یک کتاب هم به مناسبت سی امین سالگرد انقلاب ایران زیر چاپ دارد که قرار است طی دو ماه آینده منتشر شود.
اين محقق برجسته ايراني در ادامه و در زمينه ماهيت اصلي چنين ادعاهايي مي نويسد: بعدها البته دقيقا معلوم و افشا شد که اين ادعا، نه از سوي بلر و نه حتي توسط کاکلين اختراع نشده و بخشي از برنامه درازمدت فرسايشي تبليغاتي ـ رسانهاي سازمانهاي امنيتي آمريکا و بريتانيا و به ويژه «اس.آي.اس»، معروف به ام.اي.سيکس، سازمان امنيت خارجي بريتانيا براي توجيه حمله نظامي به عراق بوده است.
در حدود سه ماه پيش (در آغاز ماه اوت 2008)، «ران ساسکيند»، روزنامهنگار سرشناس 49 ساله نيويورکي و برنده جايزه مشهور پوليتزر، کتابي را در 428 صفحه با نام «راه جهان: داستان حقيقت و آرزو در عصر افراط گرايي» منتشر کرد. بخش چهارم از فصل سوم اين کتاب به طور کاملا مستند به كارهاي سازمانهاي امنيتي آمريکا و بريتانيا در ارايه اسناد دروغين و گمراه کننده به چند روزنامهنگار غربي به ويژه کان کاکلين و انتشار آنان به عنوان افشاگري و مدارک مهم کشف شده توسط روزنامهنگار ماهر در راستاي گمراه ساختن افکار عمومي بينالمللي و تهييج آنان عليه کشورهاي مورد نظر اختصاص دارد.
در اين کتاب، مفصل به ماجراي جنجالي «طاهر جليل حبوش التکريتي»، رئيس فراري سازمان امنيت عراق در حکومت صدام حسين و در آستانه جنگ عراق، پرداخت پنج ميليون دلار پول از سوي سازمان سيا به التکريتي براي جعل اسناد به سود آمريکا و متحدانش و انتشار آنها توسط کاکلين در ديلي تلگراف و ديگر رسانههاي غربي پرداخته شده است. اتهامي که اگر بي پايه و حتي لرزان و اثباتناشدني بود، تاکنون به طور جدي مورد اعتراض قضايي روزنامهنگار ديلي تلگراف و حتي سازمانهاي امنيتي غربي و تعقيب حقوقي ساسکيند منجر ميشد و البته تاکنون چنين نشده و جالب اينجاست که مبناي اصلي اسناد جعلي سيا که به نام ژنرال حبوش جعل و توسط کاکلين منتشر شدند نيز ارتباط حکومت صدام حسين با شبکه القاعده بودند.
اين در حالي است كه سال گذشته نيز «سر ريچارد ديرلاو»، مدير کل سابق سازمان «ام.آي.سيکس» که مسئول امنيت خارجي بريتانياست، در يک سخنراني عمومي در دانشگاه علوم اقتصادي و سياسي لندن (ال.اس.اي) شرکت کرد. در بخش پاياني پرسش و پاسخ اين نشست که به دليل طفره رفتن وي از پاسخگويي به جنجال کشيده شد و فيلم آن نيز در اينترنت موجود است، يکي از حضار به نام خانم «آني مکان» که بعدها دريافتم از مأموران سابق و ناراضي سازمان امنيت داخلي بريتانيا بوده، از ديرلاو درباره تداوم وجود و فعاليت شبکه «آي.او.پي.اس» در اينتليجنس سرويس سؤال کرد که آيا هدف اصلي آن گمراه کردن افکار عمومي با دادن اطلاعات و گزارشهاي دروغ به رسانههاي عمومي از طريق روزنامهنگاران مورد حمايت دستگاههاي امنيتي است؟
ديرلاو که قاعدتا بايد اين موضوع را به شدت تکذيب ميکرد، در کمال شگفتي تنها پاسخ داد: من نميخواهم به پرسشهاي دقيق و مشخص پاسخ دهم.
0 نظرات:
ارسال یک نظر