داستان گذر از جاده چهارفصل :رمز راه"تو "بودی و دیگر هیچ نبود



هم آغوشی "سفید و سبز" فضایی خمار آلود بود و همچون ماده ای مخدر در ژرفای ذهن و احساس نفوذ می کرد و لب تحسین و حیرت را می گشود.
وقتی خواستیم از کنار دریا (رامسر) راه روستای جواهر ده را در پیش بگیریم ،از باران چهار، پنج ساعته و استوایی آسمان و ابرهای سیاه و بنفش خبری نبود و همین بهانه ای شد برای سفر.

تماس با ما

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

بلاگر فارسی

طراحی شده توسط Qwilm!. ترجمه شده به زبان فارسی مجتبی ستوده