گردشگري مخرب
خبرگزاري ميراثفرهنگي_ گردشگري_ تجربه تلخ درياچه اروميه كه امروز از نصب ميان گذر و پل فلزي آن به افتخار ياد ميشود! و البته سهم عظيمي در تخريب دومين درياچه آب شور جهان دارد گواهي است بر اين ادعا كه، در كشور ما براي رسيدن به منافعي اندك به راحتي مي توان همه چيز را قرباني كرد.
اما با گسترش صنعت گردشگري و توجهات به اين صنعت درآمدساز، متاسفانه شاهد نوعي ديگر از تخريب منابع طبيعي هستيم. با ورود آژانسها و شركتهاي توريستي به مناطق بكر، سيل بيرويه تورهاي گردشگري را ميتوان به عنوان معظلي تازه براي منابع طبيعي شاهد بود. توجه مطلق به افزايش درآمد از راه تورگرداني اين روزها كوهها، كويرها، بيابانها، غارها، درياچه ها و رودها و .... را به زبالهداني تبديل كرده.
متاسفانه سازمانهاي متولي همچون ميراث فرهنگي و گردشگري نيز جز حمايت مطلق و بيچون و چرا از اين تورگردانيها اقداماتي براي رونق گردشگري پايدار صورت نميدهند.
جالب است بدانيم در اغلب كشورهاي داراي منابع طبيعي خاص به منظور كاهش صدمات و خسارات اقدام به ظرفيتسازي در ميزان بازديد كنندگان ميكنند. در اين امر از راهنمايان محلي گرفته تا متوليان منطقهاي و كشوري يكسو شده، گردشگري پايدار را تبليغ ميكنند، زيرا واقفند تخريب منابع طبيعيشان ميتواند به سرعت موجب توقف ورود گردشگر به آن نقطه شده و درآمدشان را كاملا متوقف سازد. نمونه بارز اين امر را ميتوان در مالزي به عنوان يك الگوي جوان در گردشگري شاهد بود. ايشان حتي براي صعود به قلل مهم كشورشان ضمن دادن مجوز، زمان صعود و كوهپيمايي را هم مشخص ميكنند تا شاهد ورود بيرويه كوهنوردان به دامنهها نباشند. در اين راه نصب تابلوهاي راهنما و تردد تنها در مسيرهاي تعيين شده، استفاده از راهنما به منظور اجتناب از ايجاد مسيرهاي نو، بهرهگيري از اقامتگاههاي بومآورد (ساخته شده با مصالح خاص همان منطقه)، جلوگيري از چراي دام، جلوگيري از شكار حيوانات، جلوگيري از نصب تابلوهاي تبليغي صعودها و ..... از موثرترين تمهيداتي است كه به منظور حفظ و حراست از مناطق و منابع موجود صورت ميگيرد.
برگزاري دورههاي راهنمايان، مختص حرفه و نوع فعاليت، از عواملي است كه موجب خواهد شد ايشان به عنوان پليس منطقه نيز عمل كنند و با هدايت گردشگران به مناطق، از تخريب منابع طبيعي توسط گردشگران جلوگيري كنند.
امروزه در كشور ما دورههاي زيادي به منظور تربيت راهنما و مربيان اختصاصي در ورزشهاي طبيعي صورت ميگيرد، اما آن چيزي كه جايش در ميان آموزشهاي اختصاصي بسيار خالي است حفظ و حراست از محيطهاي طبيعي به شكلي كه راهنمايان طبيعتگردي و مربيان آموزش ديده در محيطهاي طبيعي خود نيز به خيل عظيم تخريب كنندگان طبيعت ملحق شدهاند.
اين امر لزوم آموزشهاي مدون در ميان راهنمايان و مربيان را يادآور ميشود، شايد با آموزش و دادن اختيار به ايشان بتوان گردشگري پايدار را گسترش داد و بهمرور از تخريبهاي گستردهاي كه شاهد آن هستيم جلوگيري كرد.
رضازارعي
0 نظرات:
ارسال یک نظر